باب الحوائج
باب الحوائج
شنبه 11 تير 1390برچسب:, :: 18:40 ::  نويسنده : امیر

 


ولادت امام حسین ( علیه السلام )

 

 بلبل امشب نغمه خوانی می کند

 

آسمان را اختر فشانی می کند

 

عشق از عشقش تبسم کرده است

 

عقل دست و پای خود گم کرده است

 

عطر فردوس برین دارد نسیم

 

ملک هستی گشته جنات النعیم

 

عاشقان را فصل شیدایی شده

 

خانه زهرا تماشایی شده

 

مهد ناز او زیارتگاه شد

 

جلوه گر رخسار ثارالله شد

 

لب گشود و دلبری آغاز کرد

 

بوی عطرش قفل گل را باز کرد

 

برلبش آب حیات است این پسر

 

کشتی راه نجات است این پسر

 

ناز او را حی سر مد می خرد

 

 از خدا هم این پسر دل می برد

 

بال و پر جبرییل چون پروانه زد

 

دست زهرا گیسویش را شانه زد

 

می کند با اشک پیغمبر وضو

 

تا بگیرد بوسه از زیر گلو

 

لحظه های عیش و خرم حالی است

 

حیف امشب جای زینب  خالی است

 

مرتضی بر او گل افشانی کند

 

مصطفی گهواره جنبانی کند

 

 آب امشب از خجالت آب شد

 

سنبل مویش به پیچ و تاب شد

 

ای طبیبم درد من را چاره کن

 

یک نگاهی بر من از گهواره کن

 

ای فروغ عالم آرا کیستی ؟

 

خود بگو ای دلبر ما کیستی ؟

 

کیستی ؟ ای انبیا پا بست تو

 

کیستی ؟ ای اولیا سر مست تو

 

کیستی تو مستی پیمانه ها

 

کیستی شمع همه پروانه ها

 

نور خورشید و مه و کوکب تویی

 

سایبان محمل زینب تویی

 

کوفه را غرق طراوت کرده ای

 

روی نی قرآن تلاوت کرده ای

 

بینوایم اشک چشمم توشه است

 

کعبه ام آن مرقد شش گوشه است

 

از ازل الفت گرفتم با حسین

 

تا نفس دارم بگویم یا حسین

javahermarket



دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:, :: 8:44 ::  نويسنده : امیر

[h=3]...::: مبارک است بانو :::...[/h]

مبارک است بانو ... !

شنیده ام که به لطف خدا مادر شده ای و برای حسین علیه السلام پسری ماه صورت به دنیا آورده ای.
چراغ چشم های رسول خدا صلی الله علیه و آله روشن باد. و نام اعظم علی مرتضی علیه السلام پایدار که کودک تو نیز همنام جدّ بزرگوارش است.
اما چرا چشمانت چون اناری سرخ، به دانه های یاقوت اشک نشسته است؟
نگاه کن بی بی!
ببین چگونه نوار سبز حسینی علیه السلام که به قنداقه اش بستی، در نوازش بال ملائک به رقص درآمده است؟
تو غمگین مباش که در پیشانی تقدیر کودکت، نام نحس و شوم حرمله نوشته شده است. و چیزی نخواهد گذشت که تو با طفلت در مجاورت مردی از نسل جنایت که بند نافش را با قساوت و سنگدلی بریده اند، در کربلای معلّی خیمه خواهی زد.
دل قوی دار به مقامی که اهالی آسمان و زمین، با آن، طفل صغیرت را به دعا می خوانند و از او طلب گشایش ابواب حوایجشان را دارند.
می دانم سخت است بانو!
دلت می خواهد می توانستی برای روزهای گرم و سوزان عطش در نینوا، اندکی شیر ذخیره کنی، اما می دانی که میان لب های کوچک و ترک خورده طفلت، با عطش، عهدی دیرینه بسته اند.
پس صبور باش و بگذار حسین علیه السلام ، هر قدر که دلش می خواهد، گلوی علی اصغر علیه السلام را ببوسد.
از زینب کبری علیهاالسلام مدد بگیر که چگونه با نگاهش بر حنجر حسین علیه السلام ، بوسه می زند، اما لب تر نمی کند
رباب!
در آیینه بختت بنگر قدری از اندوهت کاسته خواهد شد.
ببین که درخت عمرت بعد از شهادت علی اصغر علیه السلام ، زیاد سبز نخواهد ماند. و خزان هجران شما، فصل کوتاهی خواهد بود که با مرگ تو در زیر آفتاب کربلا و بر مزار کوچک علی اصغر علیه السلام ، به اتمام خواهد رسید.
آن گاه در غرفه های بهشتی، حیات جاودان خود و کودکت را جشن شکرانه بگیر!


 


ولادت باسعادت کوچک ترین یاور کربلایی و بزرگ ترین باب الحوائج الی الله، شش ماهه حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) ، حضرت علی اصغر (ع) فرخنده باد

javahermarket



 

سلام بر تو اي اباالفضل که در حيات و مماتت گردآورنده تمامي اصول و مباني انسانيت بوده و به تنهايي نمونه اي از شهداي کربلا که به قله رفيع شرافت و بزرگي در جهان عرب و اسلام دست يافتند هستي.سلام بر تو ای علمدار کربلا. سلام بر تو ای عباس(ع).سلام خدا برتو آنروزي که متولد شدي و آن روزيکه شهيد شدي و آنروزي که برانگيخته خواهي شد.
بیایید با هم به بارگاه باب الحوائج حضرت ابالفضل العباس (ع) سفر کنیم. اگرچه حضور واقعی میسر نیست اما می توان دیداری مجازی از بهشت داشت . تصاوير سه بعدی و پانوراماي 180 × 360 درجه ما را بصورت مجازی به آنجا خواهد برد .
با دريافت اين تصاوير مي توانيد خود را به طور كاملا واقعي در حرم حضرت عباس (ع) احساس كنيد.

از قابليت هاي انحصاري اين تصاوير مي توان به موارد زير اشاره كرد :
1) قابليت چرخش سه بعدي تصاوير (180 × 360 درجه) با استفاده از موس
2) طبيعي بودن تصاوير و القاي حس واقعي حضور در محل
3) بررسي محل از نگاه خود
4) قابليت زوم بر روي تصاوير (با استفاده از غلطت بالا و پایین رونده موس)



 
و اما عباس بن علی علیه السلام کیست؟
اباالفضل(عليه السلام) بر صحنه تاريخ اسلام به عنوان فرمانده اي بزرگ و منحصر بفرد ظاهر شد که تاريخ بشريت نمونه رشادتهاي بي نظير و همچنين صفات پسنديده وي را هرگز به خود نديده است .
اباالفضل (عليه السلام) در روز عاشورا با استقامت ، اراده آهنين و غير قابل توصيف ، اعتماد به نفس بالا و نيروي عزم که به مثابه سپاهي شکست ناپذير بود سپاه ابن زياد را مرعوب نمود و روحيه سپاهش را همانند ميدان نبرد در هم کوبيد .
رشادتهاي اباالفضل (عليه السلام) در طول اعصار و قرون موضوع بحث مردم بوده و هست . جهانيان تا کنون نظيرعباس(عليه السلام) را نديده اند که با وجود حجم سنگين مشکلات و مصائبي که بر دوشش سنگيني کرده بتواند بر سپاهي مجهز که متشکل از دهها هزار پياده نظام است حمله ور شده و خسارتهاي سنگين به آنان وارد نمايد . مورخان در خصوص شجاعت عباس(عليه السلام) در روز عاشورا چنين نوشته اند :
"هر چه بر گردانهاي دشمن حمله ور مي شد نيروهاي آن گردان از ترس وي مي گريختند و زير پاي يکديگر له مي شدند . او هيمنه مرگ بر روي گردانهاي دشمن مي گستراند.ترس و وحشت بر آنان مسلط مي شد و دلهاي دشمنان را متزلزل مي نمود بطوريکه با آن کثرت نفرات ياراي مقاومت در مقابل او نبود "
اين رشادتها و مواهب افتخار آميز حضرت عباس(عليهى السلام) منحصر به او و مسلمانان نمي شود بلکه هر انساني که به اصول انساني پايبند باشد به وي افتخار ميکند.
علاوه بر تمامي موارديکه در بالا براي شخصيت والاي اباالفضل (عليه السلام) برشمرديم او نمادي براي صفات والا ، برخوردها و رفتارهاي بزرگ منشانه بود . شهامت ،نجابت ، وفا و همراهي در وجودش نقش بست تا آنجا که با برادرش امام حسين(عليه السلام) در سختيها همراهي نمود و جانش را فدايش کرد و با خون خويش از وي دفاع نمود . به درستي چنين وفا و همراهي جز از کسانيکه خداوندش قلبشان را بر ايمان آزموده و هدايت نموده است ساطع نمي شود .
حضرت عباس(عليه السلام) از خلال تعامل بسيار خوبي که با برادرش امام حسين(عليه السلام) داشت حقيقت برادري اسلامي و همه ارزشها و الگوهاي آنرا به نمايش گذارد و از هيچ اقدامي که ادب و احترام و احسان به برادر بزرگوارش را اثبات کند فروگذار ننمود .از مهمترين اين اقدامات زماني بود که با جگري گداخته در کنار نهر علقمه قرار گرفت و خواست که جرعه اي آب بنوشد اما ياد عطش برادر و اهل بيتش مانع از آن شد و آب را ننوشيد .
تاريخ ملتها را مطالعه کنيد . آيا مي توان نمونه اي از اين برادري صادقانه پيدا کرد ؟! در تاريخچه نجبا و ايثار گران تاريخ جستجو کنيد .آيا مي توانيد همانند اين ايثار بيابيد؟؟!!
حضرت عباس(عليه السلام) از براي اصولي که مهمترين آنها اجراي حکم قرآن و برقراري عدالت درميان مردم( که برادرش امام حسين(عليه السلام) آنها را فرياد زده بود ) ، بازگرداندن کرامت و آزادي به مسلمانان ، نشر رافت اسلامي ، ريشه کني ظلم و جور و بنا نهادن اجتماعي خالي از ارعاب و ترس به شهادت رسيد .
امام حسين (عليه السلام) انقلابي را به وجود آورد که خداوند درقرآن به آن اشاره نموده و آنرا عبرتي براي خردمندان و دانشمندان قرار داده بود و بواسطه آن قلعه هاي ظلم و جور را در هم کوبيد .
امام حسين(عليه السلام) اين نهضت را آنچنان که خودش توصيف مي نمايد نه از براي فساد و نه تکبر و ظلم بلکه براي اصلاح در واقعيات تلخ اجتماع که بواسطه حکومت امويان از همه قوانين و عرف اجتماعي فاصله گرفته بودند و زندگي مردم را به جهنمي ملال آور وغير قابل تحمل مبدل نموده بودند به وجود آورد .
بلادي که تحت فرمان زياد ابن ابيه (والي معاويه بر عراق و برادر غير شرعي او) بود از بدترين و سخت ترين شکل اداره رنج ميبرد بطوريکه وي آتش فتنه را برافروخت و قانون اللهي را در قضاوت به کنار نهاد و بي گناهان را بجاي گنهکاران توقيف و براساس تهمت و گمان مردم را کشت و اين مسائل را بر همه مردم تسري داد.
نبرد کربلا نه تنها ازمهمترين اتفاقات جهان بلکه از بزرگترين موفقيت هاي بشريت در راستاي مبارزه مسلحانه با ظلم و طغيان به شمار مي آيد که توانست مسير تاريخ ملتهاي مسلمان را تغيير دهد و افقهاي روشني در راه مبارزه و سرپيچي از حکومت ظلم و طغيان بنماياند.
اين حماسه عظيم در کربلا احساسات آزادگان را براي مبارزه مسلحانه در راستاي آزاد نمودن اجتماع از بندگي، بردگي و حاکميت قوانين غير شرعي برانگيخت .
امام حسين(عليه السلام) و اهداف و اصول با عظمتش در اين انقلاب جاويدان به پيروزي دست يافتند و به عنوان نمادي براي مبارزه مقدس با ظالمين و طاغوتيان که در هر زمان و مکان انقلابيون را روح و انرژي مي دهد جاويد شد . از پيروزيهاي قابل توجه و ارزشمند امام حسين (عليه السلام) سلب مشروعيت از نظام اموي حاکم بود ، نظامي که نه تنها نماينده اسلام و مسلمين نبود بلکه حکومتي ديکتاتوري مبتني بر پايه شمشير وقلع و قمع و عدم توجه به رضايت و اختيار مردم بود .
امام حسين (عليه السلام) بنيان حکومت بني اميه را واژگون و نمادهاي شکوه ، طغيان و بي اخلاقي آنرا متلاشي نمود و آنرا مبدل به مثالي سياه و فراموش نشدني براي تمامي حکومتهاي منحرف از راه حق وعدالت در طول تارخ نمود.
انقلاب سيدالشهدا (عليه السلام) ملتهاي اسلامي را از حالت رخوت و خمودگي خارج نمود . بعد از اين حماسه ، ملت هاي اسلامي شعار آزادي ، استقلال و حفظ کرامت را براي رهايي از زير يوغ اين حکومتهاي جبار فرياد زدند و در انقلابهاي بعدي همچون طوفاني کوبنده مشارکت نمودند تا آنجا که ملتهاي اسلامي توسط انقلابهاي بعدي که امتداد انقلاب امام حسين(عليه السلام) بود نظام حکومتي بني اميه را سرنگون و از صفحه تاريخ حذف نمودند.
هرآنچه از بي حرمتي ها و تعدي هاي بي شرمانه اي که در حماسه کربلا به امام حسين(عليه السلام) رفت ناگهاني و بي دليل نبود . دليل تمام اين اتفاقات ناپسند نتيجه مستقيم انحرافات در مسير حکومت و مملکت داري از جانب سياسيون آن عصر بود که به حکومت به ديد منبع درآمد و وسيله اي براي رسيدن به ثروتهاي کلان مي نگريستند و اطلاعي از نظر اسلام در خصوص حکومت که آنرا وسيله اي براي خدمت به مردم و پيشبرد سطح فکري و معيشتي مردم مي داند و آنان را در خصوص مسائل اقتصادي امت در برابر خداوند مسئول دانسته ، نداشتند . شريعت اسلامي براي مسئولين حکومتي اين اجازه را نيز قائل نشده که بين مردم و نزديکان خود تفاوت و تبعيض قائل شده و از اموال حکومت چيزي را براي نزديکان اضافه بر مردم برگزينند .
بر راس فرمانروايان منحرف ، رهبران بني اميه بودند که اموال خدا را حيف و ميل نمودند و خود را صاحب اختيار و قيم مردم معرفي نمودند . علاوه بر تمام ظلم و جور و تجاوزي که بني اميه بر مردم و کرامتشان روا داشتند ، در ظلم به علويان و دور نمودن شيعيان از ايشان نيز تعمد نمودند .
حضرت اباالفضل(عليه السلام) اين مشکلات سخت را پيش پاي اهل بيتش و محبان ايشان مي ديد و بر اندوهش افزوده مي شد .
در حماسه کربلا پيشواي ما حضرت عباس(عليه السلام) بعد از برادر گرانقدرش امام حسين(عليه السلام) که بينانگذار اين حماسه جاويدان عدالت خواهي و حق طلبي بود ، نقش اصلي را برعهده داشت و بواسطه خدمات ارزشمند ، مواضع شجاعانه و مقاومت دليرمردانه اش مقابل لشکريان ابن زياد ، بر تمام اصحاب و اهل بيت مکرم امام (عليه السلام) برتري داشت . او شجاعت وصف ناپذير و حيرت برانگيزي را به منصه ظهور نهاد . او در وجود نيروهاي لشکر برادر اعتماد به نفس ، عزم براي فداکاري و شهادت را تقويت مي نمود . او مرگ را آسان مي پنداشت تا آنجا که اين روحيه در جان نيروهاي امام (عليه السلام) نيز نقش بسته و همگي براي اعتلاي کلمه "الله" به ميادين نبرد شتافتند و به شرف شهادت نائل آمدند.
حضرت عباس(عليه السلام) در روزهاي سختي همراه هميشگي برادرش بود و هر آنچه از محبت و احسان در توان داشت تقديم و از امام با جان و بدنش حمايت نمود . او علمدار لشکر ، هماهنگ کننده و در خدمت امام بود .
بعضي از روايان نقل ميکنند که قلب امام(عليه السلام) چنان آکنده ازعشق و محبت عباس(عليه السلام) بوده که عباس (عليه السلام) را به سان ميهمان خويش مي پنداشته و چون امام (عليه السلام) با وجود وي احساس اعتماد به نفس و قدرت مي نموده است اجازه حضور در ميدان نبرد را تا زمان کشته شدن اصحاب و اهل بيت به وي نمي داده است.
هنگاميکه حضرت اباالفضل(عليه السلام) به شهادت رسيد امام (عليه السلام) احساس غربت و تنهايي و نا اميدي نمود و بر اين ضايعه به شدت گريست . امام (عليه السلام) بعد از اين اتفاق به سوي ميدان نبرد شتافت تا با برادرش در بهشت ملاقات نمايد .
سلام بر تو اي اباالفضل که در حيات و مماتت گردآورنده تمامي اصول و مباني انسانيت بوده و به تنهايي نمونه اي از شهداي کربلا که به قله رفيع شرافت و بزرگي در جهان عرب و اسلام دست يافتند هستي .



جهت دريافت تصوير و انجام سفر مجازي از طريق زير اقدام نماييد :

 


















نحوه استفاده :

اگرچه اغلب کاربران در اولین نگاه متوجه امکانات این تصاویر خواهند شد اما بهتر است اشاره ای گذرا بر نحوه عملکرد آن داشته باشیم :
1) برای حرکت فقط باید ماوس را حرکت دهید تا به تمامی نقاط تصویر پاناروما دسترسی داشته باشید .
2) در این تصاویر شما می توانید به صورت مجازی لنز عکاسی را زوم کنید . از دکمه اسکرولر ماوس و یا کلیدهای PageUP و PageDown برای تعویض بزرگنمائی تصویر از لنز ۱۷ میلی متر تا لنز ۷۵ میلی متر استفاده کنید . ضمنا این کار را می توانید با نگاه داشتن کلید سمت راست ماوس و عقب و جلو کردن ماوس نیز انجام دهید .
3) برای انتخاب تصویر پاناروما ( سه بعدی ۱۸۰ در ۳۶۰ درجه ) به عنوان محافظ صفحه نمایش ( Screen Saver ) از کلید F5 استفاده کنید .(البته در ابتدا و قبل از اجرای تصویر آن را به محل مشخص و ثابتی انتقال دهید تا پس از فشردن کلید F5 ، تصویر همیشه از همانجا فراخوانی شود.)
4) برای خروج از کلید ESC استفاده کنید .

javahermarket



دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, :: 9:39 ::  نويسنده : امیر

 

 

 

باز هم نام حسین آمد و دیوانه شدم

باز آماده یک مستی جانانه شدم

از غم و ماتم اولاد علی پیر شدیم

ما سر سفره عباس نمک گیر شدیم

عاقبت کرببلا را ز رضا میگیرم

گوشه صحن حسین بن علی میمیرم

دسته سینه زنان حرم افتاده به راه

هر که دارد هوس کرببلا بسم ا...

javahermarket



دو شنبه 12 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 9:52 ::  نويسنده : امیر

شهادت جانسوز ومظلومانه ي بي بي فاطمه الزهرا برتمامي شيعيان جهان تسليت باد.

برزات كثيف عمر حروم زاده لعنت.

برقاتلين محسن الزهرالعنت.

برابوبكر پيرخرفت لعنت.

 

ما بي خيال حرمت مادرنميشويم

،

باسگ سوني عمرزاده برادرنميشويم

،

حب علي بغض عمرهست راه نجات

،

برعمرلعنت وبرآل علي بلندصلوات

javahermarket



سه شنبه 6 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 7:25 ::  نويسنده : امیر

 

عباس يعني تا شهادت يكه تازي
عباس يعني عشق ،يعني پاكبازي
 
عباس يعني رنگ سرخ پرچم عشق
يعني مسير سبز پر پيچ و خم عشق
 
با عشق بودن تا جنون يعني ابوالفضل
خورشيد در درياي خون يعني ابوالفضل
 
جوشيدن بحر فنا معناي عباس
لبتشنه رفتن تا خدا معناي عباس
 
بي چشم ديدن چهره ي رؤيايي يار
جاري شدن در ديده ي دريايي يار
 
بي لب نهادن لب به جام باده ي عشق
بي كام نوشيدن تمام باده ي عشق
 
اين است مفهوم نام بلند نام عباس
در ساحل بي ساحل آرام عباس
 
يك مشك آب عشق و دريايي طراوت
يك بارقه از حق و خورشيد ي حرارت

javahermarket



جمعه 2 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 8:51 ::  نويسنده : امیر

                         

چشم ها غرق تماشا ،  که نیامد  عباس

نگران  بر  لب  دریا   ،   که  نیامد  عباس 

 اشک ها همسفر آه ، در آن لحظه ی تلخ

خسته  از  دیدن  صحرا  که ، نیامد عباس

کودکان    منتظر   او   که   مگر   بر گردد

آه  از این شوق تماشا ، که نیامد عباس؟!

بانگی  از  دور  که  در حنجره  زخمی دارد

می کند  فاش  سخن را : که نیامد عباس

کودکی  از  دل خیمه  ،  به  پدر می گوید :

تو  ندیدیش  ؟ بگو  ،  یا  که  نیامد  عباس!

 

 

javahermarket



چهار شنبه 31 فروردين 1390برچسب:, :: 7:20 ::  نويسنده : امیر

 

جناب حجه الاسلام و المسلمين سلالت السادات آقاي حاج سيد حسن نقيبي همداني صاحب تأليفات كثيره كه هم اكنون در آستانة مقدسة كريمة اهل بيت حضرت فاطمة معصومه عليها السلام مشغول خدمت مي‌باشند، طي نامه‌اي در تاريخ 7/3/76 شمسي برابر 21 محرم الحرام 1418 هـ ق چنين نوشته‌اند:
برادر ارجمند، جناب حجه الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ علي رباني خلخالي دامت افاضاته، با توجه به اخلاص و اردات و  يژه‌اي كه نسبت به آستان مقدس امام معصوم به ويژه سالار شهيدان و شهداي كربلا سلام الله عليهم داريد و سالها پيش در اين زمينه زبان و بيان خود را مصروف داشته‌ايد، تا آنجا كه معجزات و كرامات بندة خاص و خالص خدا علمدار كربلا را - در حد توان - گردآوري كردم و براي تشنگان زلال كوثر ولايت، ارمغاني بس ارجمند فراهم ساخته‌ايد، اينجانب نيز كرامتي را كه خود شاهد بودم تقديم حضور عالي مي‌كنم تا در كتاب شريفتان به سمع خوانندگان عزيز برسانيد.
سال 1339 يا 40 خورشيدي بود كه براي نخستين بار از نجف اشرف به شهر شمالي عراق كركوك مسافرت كردم تا با مردم آن سامان آشنايي حاصل كرده و زمينة تبليغي آنجا را به دست آورم. در محلة (تسعين) با يكي زا دوستان روحاني كه بومي و اهل آنجا بود وهمو ما را بدان خطه برده بود، به مسجدي رفتيم كه آنرا به تركي «زلفي ايونين جامعي» مي‌گفتند يعني:‌ «مسجد خاندان زلفي» و باني اصلي آن دو برادر به نامهاي «حاج جلال افندي» و «حاج جعفر» بودند. در ميان حيات مسجد بر روي نيمكتي نشسته گرم صحبت بوديم كه مردي حدودا چهل ساله از در وارد شد، و يك گوني بزرگ شكر به مسجد داد. او را دعوت به نشستن و صرف چاي نموديم، او نيز كنار ما نشست. پس از احوالپرسي از نامش سؤال كردم، با خنده و تبسم گفت: ببخشيد نام من عثمان است! با شنيدن نام عثمان فكر كردم او با من شوخي مي‌كند، و مي‌خواهد مرا نسبت به برادران اهل تسنن كه در آن منطقه اكثريت سكنه را تشكيل مي‌دادند آزمايش كند. با خنده رويي گفتم با من شوخي مي‌كني گفت: نه، واقعا اسم من عثمان است گفتم: قبلا سني بودي و شيعه شدي؟ گفت نه. گفتم: برادر شيعه نام فرزند خود را عثمان نمي‌گذارد اگر شيعه هستي چرا نامت عثمان است؟! و اگر سني هستي آوردن شكر براي مجلس عزاداري چيست؟!
گفت: من سني بودم و اكنون نيز هستم و افزود: من بچه‌دار نمي‌شدم، به دكترهاي متعدد هم كه مراجعه كردم نسخه‌ها و معاينه‌ها و آزمايش‌ها به جايي نرسيد تا آنجا كه گفتند: تو هرگز بچه‌دار نخواهي شد. نااميدي همه وجودم را فرا گرفت. يكي از دوستان من كه شيعه بود به من گفت: مي‌خواهي تو را به دكتري راهنمايي كنم كه اگر پيش او بروي بچه‌دار مي‌شوي؟ گفتم: آري،‌ اين دكتر كيست؟ گفت:
فرزند حضرت علي علمدار كربلا حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام است ولي بايد نذر كني و با اخلاص و اعتقاد در خانة او بروي. چه ما شيعه‌ها او را باب الحوائج مي‌ناميم و در مشكلات سخت به او پناه مي‌بريم من هم چون به شدت دوست داشتم بچه‌دار بشوم، نذر كرده و گفتم: اي ابالفضل،‌ اگر دوست من راست مي‌گويد كه تو باب الحوائجي و در گرفتاريها به فرياد درماندگان مي‌رسي به درگاه تو آمدم من بچه مي‌خواهم از خدا برايم فرزندي بگير تا زنده‌ام سالي يك گوني بزرگ شكر به مجلس عزاداريت تقديم مي‌كنم.
به حمدلله چند سال است كه خدا به بركت ابوالفضل العباس عليه السلام شما به من پسري داده است و پس از آن هر ساله من به نذر خود وفا مي‌كنم. بعد با خنده گفت: شما خيال مي‌كنيد باب الحوائج فقط براي شما شيعه‌هاست؟

javahermarket



یک شنبه 14 فروردين 1390برچسب:کرامات باب الحوائج, :: 8:3 ::  نويسنده : امیر

 

سلالة السادات جناب آقاي سيدعلي صفوي كاشاني، مداحل اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام از جناب آقاي هاروني نقل كرد كه گفتند:

يكي از عزيزان سقاي هيئتي كه در ايام محرم (عاشورا) دور مي‌زد و آب به دست بچه‌ها مي‌داد، نقل مي‌كند خدا يك پسر به من داد كه يازده سال فلج بود. يكي از شبها كه مقارن با شب تاسوعا بود وقتي مي‌خواستم از خانه بيرون بيايم، مشك آب روي دوشم بود؛ يكدفعه ديدم پسرم صدا زد: بابا كجا مي‌رودي؟ گفتم: عزيزم، امشب شب تاسوعاست و من در هيئت سمت سقايي دارم؛ بايد بروم آب به دست هيئتيها بدهم. گفت: بابا، در اين مدت عمري كه از خدا گرفتم، يك بار مرا با خودت به هيئت نبرده‌اي. بابا، مگر اربابت باب الحوائج نيست؟ مرا با خودت امشب بين هيئتيها ببر و شفاي مرا از خدا بخواه و شفاي مرا از اربابت بگيرد.

مي‌گويد: خيلي پريشان شدم. مشك آب را روي يك دوشم، و عزيز فلجم را هم روي دوش ديگرم گذاشتم و از خانه بيرون آمدم. زماني كه هيئت مي‌خواست حركت كند، جلوي هيئت ايستادم و گفتم هيئتها بايستيد! امشب پسرم جمله‌اي را به من گفته كه دلم را سوزانده است اگر امشب اربابم بچه‌ام را شفا داد كه داد، والا فردا مي‌آيم وسط هيئتها اين مشك آب را پاره مي‌كنم و سمت سقايي حضرت ابالفضل العباس عليه السلام را كنار مي‌گذارم اين را گفتم و هيئت حركت كرد.

نيمه‌هاي شب بود هيئت عزاداريشان تمام شد، ديدم خبري نشد. پريشان و منقلب بودم، گفتم: خدايا، اين چه حرفي بود كه من زدم؟ شايد خودشان دوست دارند بچه‌ام را به اين حال ببينم، شايد مصلحت خدا بر اين است. با خود گفتم: ديگر حرفي است كه زده‌ام، اگر عملي نشد فردا مشك را پاره مي‌كنم. آمدم منزل وارد حجره شديم و نشستيم. هم من گريه مي‌كردم و هم پسرم گريه مي‌كرد.

مي‌گويد: گريه بسيار كردم، يكدفعه پسرم صدا زد : بابا، بس از ديگر، بلند شو بابا! بابا، اگر دلت را سوزاندم من را ببخش بابا! بابا، هر چه رضاي خدا باشد من هم راضيم!

من از حجره بلند شده، بيرون آمدم و رفتم اتاق بقلي نشستم. ولي مگر آرام داشتم؟! مستمرا گريه مي‌كردم تا اينكه خواب چشمان من را فرا گرفت در آن هنگام ناگهان شنيدم كه پسرم مرا صدا مي‌زند و مي‌گويد: بابا، بيا اربابت كمكم كرد. بابا، بيا اربابت مرا شفا داد. بابا.

آمدم در را باز كردم، ديدم پسرم با پاي خودش آمده است. گفتم : عزيزم، چه شد؟! صدا زد: بابا، وقتي تو از اتاق بيرون رفتي، داشتم گريه ميكردم كه يك دفعه اتاق روشن شد ديدم يك نفر كنار من ايستاده به من مي‌گويد بلند شود! گفتم : نمي‌توانم برخيزم. گفت: يك بار بگو يا اباالفضل و بلند شو! بابا، يك بار گفتم يا اباالفضل و بلند شدم،‌ بابا. بابا، ببين اربابت نااميدم نكرد و شفايم داد! ناقل داستان مي‌گويد: پسرم را بلند كرده، به دوش گرفتم و از خانه بيرون آمدم، در حاليكه با صداي بلند مي‌گفتم : اي هيئتها بياييد ببينيد عباس عليه السلام بي‌وفا نيست، بچه‌ام را شفا داد!

javahermarket



جمعه 5 فروردين 1390برچسب:, :: 10:26 ::  نويسنده : امیر

يك دست آمد جلو ماشين و ماشين را در جا نگهداشت!
حجه الاسلام و المسلمين حاج سيدمحمد سيدعبداللهي، از روحانيون حوزة علميه قم، طي نامه‌اي در تاريخ 16/8/75 مرقوم داشته‌اند:
5. حضرت حجه الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ علي رباني خلخالي زيد توفيقه
سلام عليكم - با آرزوي موفقيت و دعاي خير براي حضرت عالي در راه نشر معارف، فضائل و كرامات بزرگان دين، اين جانب سالهاست كه شما را از طريق كتابهاي پرارزش و خواندني كه نوشته‌ايد شناخته و ارادت پيدا كرده‌ام. اخيرا كتاب با ارزش ديگر شما(چهرة درخشان قمر بني هاشم عليه السلام) را در كتابفروشي توحيد ديده و ابتياع نمودم و مقداري از آن را در منزل خواندم. با مطالعة كراماتي كه از حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام نسبت به افراد مختلف نقل كرده‌ايد، داستان زير به يادم آمد. به نظرم آمد آن را مرقوم و ارسال دارم تا اگر صلاح دانستيد در جلد دوم همان كتاب بياوريد، و آن از اين قرار است:
سال گذشته در شب ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام در سالن اجتماعات دفتر تبليغات اسلامي حوزة علميه قم جشني برگزار بود و جناب حجه الاسلام آقاي واعظي، سرپرست اعزام مبلغ، دربارة شخصيت آن بزرگوار سخنراني مي‌كرد، در ضمن سخنانش گفت: در يكي از سالها دهة عاشورا براي تبليغ به اهواز رفته بودم. بعدازظهر عاشورا به منزل مرحوم آيه الله بهبهاني رفتم. در آنجا يك نفر خدمت آقا آمد و گفت: من مي‌خواهم مسلمان بشوم. آقا از او پرسيد :‌ دين تو چيست و چرا مي‌خواهي مسلمان بشوي؟ گفت: دين من مسيحي، و شغلم رانندة تريلي است. امروز صبح از خرمشهر تيرآهن بار زده بودم و عازم تهران بودم. به اهواز كه رسيدم، ديدم جمعيت زيادي سياه پوشيده‌اند و به سر و سينه مي‌زنند. و عده‌اي هم در دستهايشان كاسه‌هاي آب بود و مي‌گفتند: يا عباس.‌يا سقا، يا ابالفضل العباس عليه السلام! چون خيابانها مملو از جمعيت بود، ماشين را كنار خيابان پارك كردم و مدتي به تماشاي آن صحنه‌ها پرداختم، تا اينكه خيابان مقداري خلوت شد و من مجددا حركت كردم. در راه همين طور به سرعت مي‌رفتم تا به يك سرازيري رسيدم، خواست سرعت ماشين را كم كنم، پا را روي ترمز گذاشتم، ولي هر چه فشار دادم فايده نكرد. با خود گفتم: اگر از سمت روبرو ماشين بيايد و من با او تصادف كنم، چكار بايد بكنم؟!
در اين حال شروع كردم به حضرت مسيح و مادرش مريم عليهماالسلام التماس كردن؛ ديدم فايده ندارد. يكدفعه يادم افتاد مردم در اهواز يا عباس، يا سقا، يا ابوالفضل العباس عليه السلام مي‌گفتند. گفتم: يا عباس،‌يا سقا،‌ يا ابوالفضل مسلمانها، خودت بدادم برس! در همين حال ناگهان ديدم يك دست آمد جلو ماشين و ماشين را در جا نگهداشت! من ماشين را در كنار جاده پارك كردم و اينكه آمده‌ام خدمت شما تا مسلمان بشوم.

javahermarket



درباره وبلاگ

ای آب از لبانت شرمگین _________________ سلام آقا خودت خوب ميدوني من حسرت به دل يكبار ديدن حرم با صفاتم منو حسرت به دل نزار من هر هفته به امید عنایت تو باب الحوائج میام این وبلاگ رو به روز میکنم از تو و کرامتهات مینویسم هر چند تو کریم تر از آن هستی که من گناه کار از تو بگم و بنویسم ------ این همه لاف زن و مدعی عصر ظهور پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم سالها منتظر سیصد و اندی مرد است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم
پيوندها

ابتدا ما رو به عنوان باب الحوائج لینک کنید بعد لینک خودتون رو بزارید ممنون





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 4230
تعداد مطالب : 34
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

javahermarket